خب متن خوندم یک تنقاض های تو صحبت هات بود!! فقط می خواهم بحث ساده داشته باشیم خواستی جواب نخواستی هم هیچ.
زن شاغل انگیزه ودارند یعنی خانه دار نداره؟
زن شاغل و زن خانه دار هردوشون واسه خانه داری و بچه داری یه وظیفه های مشترکی دارند اما اونی که شاغله برای کار و شغلشم یه انگیزه و هدف جدا داره مثلا میخاد تو کارش پیشترفت کنه یا اصلا هر پروژه کاری که انجام میده بهش انگیزه میده تا تلاش کنه کمتر خسته بشه. کلا هدف داشتن به ادم روحیه میده.
زن شاغل کاری که دوست داره آیا همه زن های که کار می کنند از کارشون خوشسون میاد؟
ما اینجا بحث کلی نذاشتین استارتر یه مثال زد از 2 تا خانوم که یکیشون میخاد کار کنه یکیشون نمیخاد. خب اگه خودش میخاد یعنی کارشو دوست داره دیگه.
زن شاغل ارتباط های جدیدی برقرار می کنه خب احتمال خیانت این که بیشتر نمونه هاش اینجام بود !! کسی که ارتباط زیاد و سیاست داره بیشتر درخطره و می تونه حقه بزنه یا زنی که راه چاه که یک شاغل می دونه نداره می تونه خیانت کنه وماسمالی؟
ینی شما میگی یه زنو تو خونه حبس کنند تا نتونه ارتباطای جدید داشته باشه تا خیانتم نکنه؟؟ اگه اینطوری باشه که منم می تونم بگم شوهرم هر روز بیرون خونست با هزار نفر برخورد داره پس احتمال خیانتم زیاده منم برم مقابله به مثل کنم. تو زندگی مشترک نمیشه بدون اعتماد کردن زندگی کرد که. اینم که به خاطر اینکه شاید خیانت کنه نخواین بره سر کار خودخواهانه ترین کاره. من از شرایطی که دارند حرف نمیزنم. زنی که شاغله بیشتر موقعیتش براش پیش میاد درست. من میگم اونی که شاغله کمتر تمایل داره به خیانت واسه اینکه هم دغدغه فکریش بیشتره هم ازون جایی که هدف داره روحیش بالاتره هم به خاطر اینکه سر کار میره و تو جامعست بهتر این جور رابطه ها و تابو بودنشونو درک میکنه.
خب خسته میشه !! ادم خسته امور شوهرداری می تونه انجام بده یا کسی که خسته نیست؟
دو جور خستگی داریم خستگی روحی و خستگی جسمی. اونی که شغلیو که دوست داره انجام میده و واسه موفق بودنش تلاش میکنه و نتیجه ی درسی که چند سال خونده رو میگیره و واسه جامعش مفیده روحیش بهتره یا اونی که همیشه توی خونست و هر روزش شبیه دیروزه و همیشه همون جایی که بوده میمونه و پیشترفت نمی کنه؟ واقعا زن خانه دار چه پیشترفتی می تونه بکنه جز اونی که شوهرش براش بخاد؟ استقلال داشتن خودش روحیه ی ادمو بهتر میکنه درحالی که تو خونه موندن و وابستگی به شوهر یه جورایی با استقلال تضاد داره. حالا اونی که همیشه تو خونه باشه به نظر من روحیش پایین تره و روحش خسته تره ولی اونی که سر کار میره به شرط اینکه کارشو دوست داشته باشه و مشکل حادی نداشته باشه خستگیش جسمیه که اونم راحت برطرف میشه. مهم اینه همون کاریو که میخاد بکنه و شوهرشم درکش کنه همراهش باشه ولی اونی که سر کار میره به نظر من روحیش بهتره.
تربیت بچه!! شاغل نیمی از روز خونه نیست نیم دیگه اش هم خسته و کارهای خونه این یعنی بهتر تربیت می کنه؟
واسه تربیت کردن بچه کمیت مهم تره یا کیفیت؟ اگه 24 ساعت کنار بچت باشی ولی حرفی واسه گفتن نداشته باشی چه فایده؟ یه مادر واقعی باید هم روحیه ی بالایی داشته باشه تاهمیشه حوصله ی بچه داریو داشته باشه هم اینکه آگاهیش بالا باشه تا بتونه جواب سوالای بچشو بده و درست راهنماییش کنه. بچه اگه نصف روز مهد کودک باشه نصف دیگشم نه 2-3 ساعت کنار مادری باشه که میدونه چطور با بچش رفتار کنه و ازون طرفم حوصلشو داره خیلی بهتر از اینه که 24 ساعت کنار بچش باشه و هر روز بیشتر شبیه روز قبلش بشه. اینطوری تنش و دعواهاشونم کمتره ب نظر من
از اجتماع خبر داشتن چیه منظورتون ؟؟ خانه دار یعنی با این همه وسایل ارتباطی و ...از جامعه خبر نداره؟.